بازگشت به لیست اخبار
جزئیات خبر
رنگهای کم اثر نوعی رنگ مصنوعی هستند که در فرآیند رنگرزی به مقدار کمی آب و انرژی نیاز دارند و در عین حال ضایعات کمتری تولید میکنند. این رنگها فاقد مواد شیمیایی سمی و فلزات سنگین هستند. از ویژگیهای مهم این رنگها، نرخ تثبیت (fixation rate) بالاتر آنهاست؛ به این معنا که مقدار بیشتری از رنگ به الیاف پارچه نفوذ می کند و میزان کمی از رنگ همراه پساب دفع می شود.
مزایا:
6.رنگرزی با استفاده از تکنولوژی پلاسما (Plasma Technology):
شستشو و پخت اولیه به فرآیندی اطلاق میشود که طی آن مواد غیر سلولزی از پارچه حذف میشوند. ترکیب آنزیمهای سلولاز (Cellulase) و پکتیناز (Pectinase) در شستشو و پخت زیستی (bioscouring) بکار می روند. در روش های سنتی شستشو و پخت پنبه (Cotton Scouring)، معمولاً از مواد شیمیایی خطرناک استفاده میشود که موجب افزایش میزان اکسیژن خواهی بیولوژیکی فاضلاب (biological oxygen demand) (BOD)، میزان اکسیژن خواهی شیمیایی فاضلاب (COD) (chemical oxygen demand) و کل جامدات محلول در فاضلاب (TDS) (total dissolved solids) میگردند و علاوه بر آن، هزینهها و آلودگی محیطزیست را افزایش میدهند.
1. نانوذرات نقره (Silver Nanoparticles) : ایجاد خاصیت ضدباکتریایی (Anti-bacterial)
• UV-A با طول موج 320 - 400 nm ، حدود ۹۵٪ اشعه UV را تشکیل می دهدکه به زمین میرسد. این اشعه قادر به نفوذ به لایه درم پوست است و عامل اصلی پیری پوست، چروک و سرطان پوست محسوب میشود. این اشعه از شیشه هم عبور می کند.
وقتی یک پارچه در معرض شعله یا منبع حرارتی قرار میگیرد و آتش نمیگیرد، یعنی پارچه مقاومت در برابر اشتعال است. به مادهای شیمیایی که روی پارچه اعمال میشود تا خاصیت مقاومت در برابر آتش را در آن ایجاد کند، ماده ضدحریق یا بازدارنده شعله گفته میشود. این تکمیلها ایمنی پارچهها را افزایش میدهند و در صنایع مختلف مانند لباس کار صنعتی و آتش نشانان، منسوجات خانگی و منسوجات ایمنی کاربرد دارند.
♦ منابع مرتبط :
https://ig7.ir►
- راهنمای جامع نمایشگاه نساجی ایتما آسیا سنگاپور2025
تاريخ ثبت : ۲۲ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ و ۲۳ دقيقه
تعداد بازدید : ۲۷۲۵ بار
تکنولوژی های نوین رنگرزی و تکمیل سازگار با محیط
با توجه به نگرانی های زیست محیطی موجود در سرتاسر جهان، در سالهای اخیر آگاهی عمومی نسبت به ضرورت بهکارگیری روشهای تولید پایدارتر و سازگار با محیطزیست در صنعت بهطور فزایندهای افزایش یافته است. صنعت نساجی نیز از این قاعده مستثنی نیست. دو بخش رنگرزی و تکمیل از این جنبه باید مورد توجه قرار گیرند. زیرا در فرآیندهای رنگرزی و تکمیل متداول، آلودگی شدید آب، مصرف بالای انرژی و میزان زیاد مصرف آب از مهمترین چالشها به شمار میروند.
تکنولوژی های رنگرزی و تکمیل سازگار با محیطزیست به مجموعه اقداماتی اطلاق میشود که هدف از آنها کاهش مصرف آب، صرفهجویی در انرژی، و جلوگیری از انتشار مواد شیمیایی زیانآور در محیط در طی فرایند تولید می باشد. در ادامه تکنیک های رنگرزی و تکمیل سازگار با محیط زیست را توضیح می دهیم.
الف. تکنیک های رنگرزی
1.استفاده از رنگ های طبیعی
رنگهای طبیعی از منابع تجدیدپذیر از قبیل گیاهان، حشرات، حیوانات و مواد معدنی بهدست میآیند. بطور مثال میتوان به گیاهان ایندیگو که از آن رنگ نیلی گرفته می شود (Indigo)، روناس (Madder) و حشره کوشینیل (Cochineal) اشاره کرد. این رنگها زیست تجزیه پذیر و غیرسمی هستند و از این رو جایگزینی پایدار برای رنگهای مصنوعی محسوب میشوند. ولیکن رنگهای طبیعی از نظر ثبات رنگ (color fastness) در برابر شستشو، نور یا مالش پایداری کمتری نسبت به رنگهای مصنوعی دارند. برای رفع این مشکل در بسیاری از موارد از دندانه دار کردن (mordants) استفاده می شود که برخی از آنها برای محیطزیست زیانآور هستند.
2. رنگهای کم اثر (Low-Impact Dyes):
رنگهای کم اثر نوعی رنگ مصنوعی هستند که در فرآیند رنگرزی به مقدار کمی آب و انرژی نیاز دارند و در عین حال ضایعات کمتری تولید میکنند. این رنگها فاقد مواد شیمیایی سمی و فلزات سنگین هستند. از ویژگیهای مهم این رنگها، نرخ تثبیت (fixation rate) بالاتر آنهاست؛ به این معنا که مقدار بیشتری از رنگ به الیاف پارچه نفوذ می کند و میزان کمی از رنگ همراه پساب دفع می شود.
بطور نمونه می توان به رنگینه های واکنشی (Reactive Dyes) و رنگینههای اسیدی (Acid Dyes) اشاره نمود که در دمای پایینتر بهصورت مستقیم به الیاف نفوذ می کنند .
3. رنگرزی با کمک امواج فراصوت (التراسونیک) (Ultrasonic Waves):

بهدلیل افزایش آلودگیهای زیستمحیطی، استفاده از انرژی التراسونیک بهعنوان یک منبع انرژی تجدیدپذیر در فرآیند رنگرزی منسوجات رو به گسترش است. فراصوت (Ultrasound) نوعی موج صوتی با فرکانس بالاتر از ۲۰ کیلوهرتز است که خارج از محدوده شنوایی انسان قرار دارد. امواج فراصوت، همانند سایر امواج مکانیکی ویژگی های قابلیت تمرکز (Focus)، بازتاب (Reflection) و شکست (Refraction) را دارند؛ تفاوتشان با سایر امواج در این است که برای تمرکز، بازتاب و شکست نیاز به محیطی با خاصیت کشسانی دارند تا بتوانند منتشر شوند. در هنگام انتشار امواج فراصوت، ذرات موجود در محیط کشسان دچار نوسان میشوند و انرژی را در راستای جهت انتشار موج منتقل میکنند. امواج می توانند طولی یا عرضی باشند.
امواج طولی (Longitudinal Waves): در این نوع از امواج، ذرات محیط در راستای موازی با جهت انتشار موج نوسان میکنند.
امواج عرضی (Transverse Waves) : در این مدل موج، ذرات در جهت عمود بر مسیر انتشار موج ارتعاش می یابند.
چرخه موج (wave cycle) به یک نوسان کامل و رفتوبرگشتی گفته میشود که در فواصل زمانی تکراری اتفاق میافتد. یک چرخه کامل شامل یک مرحله «فشردگی» (Compression) (که ذرات به هم نزدیک میشوند) و یک مرحله کاهش چگالی (Rarefaction) (که ذرات از هم دور میشوند) است. در مناطق کاهش چگالی، فشار پایین باعث می شود تشکیل حباب افزایش یابد. این حبابها بهتدریج بزرگ شده و در مرحلهی فشردگی می ترکند و باعث ایجاد موج شوک (یا موج ضربه ای) (shock waves) می شوند. این پدیده شامل تشکیل و ترکیدن حبابها به نام کویتاسیون (حفرهزایی امواج فشاری) (Cavitation) شناخته میشود.کویتاسیون بهطور کلی عامل اصلی اکثر اثرات فیزیکی و شیمیایی در سیستمهای جامد/مایع بهشمار میآید.
در فرآیندهای رنگرزی، این پدیده با ایجاد امواج شوک و میکرو جریانهای موضعی، موجب افزایش نفوذ رنگ در الیاف، تسریع واکنشهای شیمیایی، و بهبود یکنواختی رنگ میگردد.
مزایا:
1. رنگرزی در دمای پایینتر که موجب صرفهجویی در مصرف انرژی میشود.
2. کاهش زمان فرآیند رنگرزی بهدلیل افزایش سرعت انتقال رنگ به الیاف.
3. کاهش مصرف مواد شیمیایی جانبی (Auxiliary Chemicals) در فرآیند رنگرزی.
4. افزایش شید رنگ (Color Shade) و بهبود یکنواختی رنگ در پارچه.
5. کاهش هزینههای کلی تولید از طریق صرفهجویی در انرژی، زمان و مواد مصرفی.
6. کاهش میزان پساب رنگی (Lower Effluent Load) و در نتیجه سازگاری بیشتر با محیطزیست.
4.تکنولوژی رنگرزی با جریان هوا (Air Dye Technology):

فناوری Air Dye روشی نوین در رنگرزی منسوجات است که در آن برای انتقال رنگ بر روی پارچه از هوا بجای آب استفاده می شود. بسته به نوع پارچه و فرآیند رنگرزی، استفاده از این تکنولوژی میتواند تا ۹۵٪ مصرف آب و تا ۸۶٪ مصرف انرژی و در نتیجه تا ۸۴٪ میزان گرم شدن کره زمین را کاهش دهد . پارچه هایی که با این روش رنگرزی می شوند بر خلاف پارچه های رنگرزی شده به شیوه رنگرزی خمرهای (Vat Dyeing)، به راحتی تغییر رنگ نداده یا کمرنگ نمی شوند، زیرا رنگ به درون ساختار الیاف نفوذ میکند؛ فرایند اعمال رنگ آب را آلوده نمی کند. از آنجا که در این فرآیند بهجای آب از هوا برای انتقال رنگ استفاده میشود، هیچگونه پساب آلوده یا مواد زائد خطرناک منتشر نشده و آب هم هدر نخواهد شد.
5. تکنولوژی رنگرزی با سیال فوق بحرانی (Supercritical Fluid):

سیالات فوق بحرانی گازهای بسیار فشرده ای هستند که ویژگی های مایع و گاز را توأمان دارا هستند. با افزایش دما و فشار به فراتر از نقطه بحرانی (Critical Point) یک ماده، سیال فوق بحرانی (Supercritical Fluid) ایجاد میشود. در این حالت، سیال مانند گاز از نفوذپذیری بالا و مانند مایع از قدرت انحلال و چگالی زیاد برخوردار است.
این ویژگی منحصربهفرد باعث میشود سیالات فوق بحرانی، بهویژه دیاکسید کربن فوق بحرانی (Supercritical CO₂)، در فرآیندهای رنگرزی بهعنوان جایگزین پاک و بدون نیاز به آب برای رنگرزی مورد استفاده قرار گیرند، زیرا در این روش نیازی به حلالهای سمی یا آب وجود ندارد و در پایان فرآیند نیز CO₂ بهراحتی بازیافت میشود.
5-1 رنگرزی با دیاکسید کربن فوق بحرانی (Dyeing with Supercritical CO₂):
استفاده از سیال فوق بحرانی CO₂ رنگرزی پلیاستر با رنگزاهای دیسپرس اصلاحشده (Modified Dispersed Dyes) را امکانپذیر می سازد. سیال فوق بحرانی CO₂ باعث متورم شدن (swell) الیاف پلیمری میشود، درنتیجه رنگزاهای دیسپرسی بهراحتی در ساختار پلیمر نفوذ کرده و در روزنه ها و ساختار مویرگی الیاف پخش می شوند.
ویسکوزیته محلول رنگ کمتر است، لذا محلول رنگ آسانتر و با مصرف انرژی کمتر جاری می شود. این نفوذ عمیق باعث میشود رنگ بهطور مؤثر و یکنواخت در پلیمرها وارد شود. در این فرآیند، رنگرزی و حذف رنگ اضافی در یک دستگاه انجام میشود. میزان رنگ باقیمانده بسیار ناچیز است و میتوان آن را جمع آوری و بازیافت کرد. کیفیت رنگرزی با CO₂ فوق بحرانی یکنواخت و باثبات است و شید رنگ ها بهتر می شود. ویژگیهای فیزیکی نخهای رنگشده در این روش مشابه با روشهای مرسوم است.
6.رنگرزی با استفاده از تکنولوژی پلاسما (Plasma Technology):

پلاسما به عنوان حالت چهارم ماده، به گاز نسبتاً یونیزه شده حاوی یونهای مثبت اطلاق می شود. در سالهای اخیر، استفاده از فناوری پلاسما در فرآیندهای نساجی به دلیل مقرون به صرفه بودن، صرفه جویی در مصرف آب و سازگاری با محیطزیست بهطور قابلتوجهی توسعه یافته است.
در فرآیندهای آمادهسازی پارچه از قبیل شستشو وپخت (Scouring)، آهارزدایی(آهارگیری) (De-sizing)، سفیدگری (Bleaching)، رنگرزی و چاپ (Dyeing/Printing) و تکمیل (Finishing) معمولاً آب و انرژی زیادی مصرف می شود. با توجه به میزان تولید پساب، آلودگی قابل توجهی نیز به همراه دارند.
تکنولوژی پلاسما طی یک فرآیند خشک (Dry Process) انجام میشود، از جنبه مصرف انرژی کارآمد است. در طی آن به حداقل میزان مواد شیمیایی نیاز است که در نتیجه آن آلایندگی کاهش می یابد.
در فرآیندهای رنگرزی و تکمیل به منظور ایجاد سطح واکنشپذیر مناسب (Reactive Surface)، درپارچهها باید اصلاحاتی صورت پذیرد. به منظور ارتقای برخی از ویژگی ها از جمله استحکام، آب گریزی (hydrophobicity)، آب دوستی (hydrophilicity)، خاصیت آنتی استاتیک (antistatic properties)، کشش سطحی (adhesion)، رنگرزی، قابلیت چاپ بر روی پارچه می توان از فناوری پلاسما در صنعت نساجی بهره برد. پلاسما سطح پارچه را فعال می نماید تا خواص عملکردی آن افزایش یابد.
فناوری پلاسما مصرف انرژی و منابع دیگر در طی فرآیندهای رنگرزی و تکمیل نساجی را به حداقل میرساند.
ب) فرایندهای تکمیل
در فرایندهای تکمیل نساجی معمولاً از مواد شیمیایی مختلف استفاده می شود که برای محیطزیست مضر هستند و در صورت استفاده نادرست، ممکن است به خود منسوجات نیز آسیب برسانند.آنزیم ها می توانند جایگزین این مواد شیمیایی شوند. در صورتیکه آنزیمها تحت شرایط مورد نظر بکار گرفته شوند، عملکرد بسیار خاصی خواهند داشت. در فرایندهای آهارزدایی، شستشو و پخت، سفیدگری، شستشو و صمغ زدایی (degumming) می توان از آنزیم ها استفاده کرد.
1.آهارزدایی (DeSizing)
فرآیند آهارزدایی به معنای زدودن مواد آهارزنی، بطور مثال نشاسته (starch)، از روی پارچه است. آنزیمی که اکثراً در این فرآیند مورد استفاده قرار می گیرد، آنزیم هیدرولیتیک (آب کافتی) (hydrolytic enzyme) به نام آمیلاز (Amylase) میباشد. این آنزیم نشاسته غذایی موجود در پارچه را به قندهای زنجیره کوتاه، دکسترین و مالتوز کاتالیز میکند و باعث می شود فرایندهای مرطوب بصورت یکنواخت انجام شوند.
مزیت این آنزیم ها در آن است که مختص نشاسته هستند و بدون آنکه به پارچه آسیبی وارد نمایند صرفاً نشاسته را پاک می کنند. در فرایندهای آهارزدایی می توان آنزیم آمیلاز را در دمای پائین (60-30 درجه سانتیگراد) و حداکثر pH 5.5-6.5 بکار برد.
2.شستشو و پخت (Scouring):

شستشو و پخت اولیه به فرآیندی اطلاق میشود که طی آن مواد غیر سلولزی از پارچه حذف میشوند. ترکیب آنزیمهای سلولاز (Cellulase) و پکتیناز (Pectinase) در شستشو و پخت زیستی (bioscouring) بکار می روند. در روش های سنتی شستشو و پخت پنبه (Cotton Scouring)، معمولاً از مواد شیمیایی خطرناک استفاده میشود که موجب افزایش میزان اکسیژن خواهی بیولوژیکی فاضلاب (biological oxygen demand) (BOD)، میزان اکسیژن خواهی شیمیایی فاضلاب (COD) (chemical oxygen demand) و کل جامدات محلول در فاضلاب (TDS) (total dissolved solids) میگردند و علاوه بر آن، هزینهها و آلودگی محیطزیست را افزایش میدهند.

توضیح:
- میزان اکسیژن خواهی بیولوژیکی فاضلاب (BOD): میکروارگانیسم های هوازی موجود در پساب ها برای تجزیه مواد آلی موجود از اکسیژن موجود در فاضلاب استفاده نموده و در نهایت تصفیه بیولوژیکی رخ می دهد. به مقدار اکسیژنی که لازم است تا تمام مواد آلی موجود در فاضلاب توسط میکروارگانیسم ها مصرف شود، اصطلاحا BOD گفته می شود. بر اساس یک رابطه کلی می توان مشخص کرد که هر چه BOD بیشتر باشد، به معنای زیاد بودن مواد آلی در فاضلاب خواهد بود و در نهایت می توان گفت پساب از کیفیت پایین تری برخوردار است.
- میزان اکسیژن خواهی شیمیایی فاضلاب (COD): به مقدار اکسیژن مورد نیاز برای اینکه مواد شیمیایی موجود در فاضلاب اکسید شوند اصطلاحا اکسیژن خواهی شیمیایی یا COD گفته میشود. مانند BOD این فاکتور نیز نشان دهنده میزان کیفیت پساب ها بوده و هر چه مقدار آن بیشتر باشد، به معنای وجود مواد آلاینده شیمیایی بیشتر خواهد بود.
BOD و COD فاضلاب از جمله فاکتورهایی می باشند که برای تعیین روش تصفیه و تجهیزات مورد نیاز برای آن باید به درستی تشخیص داده شوند. این دو فاکتور در حالت کلی ارتباط مستقیم با میزان کیفیت و آلودگی های موجود در پساب های صنعتی و بهداشتی دارند و علیرغم تفاوت هایی که با هم دارند، می توان بین آنها ارتباط و نسبت مشخص نمود.
فرایندهای شستشو و پخت قلیایی (alkaline scouring) باعث می شوند که لمس زیردست پارچه زبر و خشن (harsh feel) گردد. ولیکن در نتیجه شستشوی آنزیمی لمس زیردست بسیار نرم و راحت تر خواهد بود.
2.سفید گری (bleaching)
سفیدگری پنبه به منظور حذف رنگدانههای طبیعی و دادن ظاهر سفید خالص و یکدست به الیاف انجام میشود. در اصل وجود رنگ ها در پنبه ناشی از وجود فلاونوئیدها (Flavonoids) است. در واقع فلاونوئیدها دستهای از ترکیبات آلی طبیعی هستند که به طور گسترده در گیاهان یافت میشوند و در ایجاد رنگ زرد، قرمز و آبی در گلها و میوهها نقش دارند. در روشهای مرسوم، از هیدروژن پراکسید (آب اکسیژنه) (H₂O₂) برای سفیدگری استفاده میشود تا مناسب ترین میزان سفیدی برای رنگرزی حاصل شود. به منظور تسهیل فرایندهای بعدی باید باقیماندههای ماده سفیدگری از طریق شستشو پاک شود. در روش های مرسوم سفیدگری پنبه میزان زیادی از مواد شیمیایی قلیایی مصرف می شود و در نتیجه میزان پساب شستشو هم قابل ملاحظه خواهد بود. در مقابل در فرایند سفیدگری آنزیمی (Enzymatic Bleaching System) محصول کیفیت بهتری خواهد داشت زیرا این فرایند به پارچه آسیبی وارد نمی شود و همچین نیازی به مصرف آب برای شستشو و زدایش آب اکسیژنه نیست.
3. رنگرزی با آنزیم ها
با استفاده از آنزیمها میتوان رنگرزی را در یک حمام رنگ انجام داد که این امر موجب کاهش مصرف آب و صرفهجویی در انرژی مورد نیاز برای رنگرزی پارچه میشود. در نتیجه، میزان آلودگی تولیدشده نیز کاهش مییابد.
4.نانوتکنولوژی (Nanotechnology):
در نساجی الیاف، نانوتکنولوژی برای اندازهگیری قطر الیاف در محدوده ۱ تا ۱۰۰ نانومتر استفاده میشود. استفاده از نانوفناوری در صنعت نساجی به واسطه ویژگی های منحصر به فردش بهسرعت گسترش یافته است. در نانوذرات (Nanoparticles) نسبت مساحت سطح به حجم (surface area-to-volume ratio) بزرگ است و انرژی سطحی زیاد می باشد. این ویژگیها باعث می شود که بهتر در پارچه نفوذ کنند و دوام عملکردی تکمیلها نیز افزایش یابد.
برخی از نانوذراتی که برای دادن ویژگی های خاص به پارچه به کار میروند عبارتند از:
1. نانوذرات نقره (Silver Nanoparticles) : ایجاد خاصیت ضدباکتریایی (Anti-bacterial)
2. نانوذرات آهن: (Fe Nanoparticles): ایجاد ویژگیهای رسانایی و مغناطیسی (Conductive & Magnetic Properties)
3. نانوذرات اکسید روی (ZnO) و دی اکسید تیتانیوم (TiO₂): ایجاد ویژگی های محافظت در برابر UV، حفاظت از الیاف، کاتالیز اکسایشی (oxidative catalysis)
4. نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم و اکسید منیزیم (MgO): ایجاد ویژگی عملکرد محافظت شیمیایی و بیولوژیکی، خاصیت خوداستریلکنندگی (Self-sterilizing)
5. نانو ذرات دی اکسید سیلیسیم SiO₂ یا آلومینا (Al₂O₃) با پوشش PP یا PE :تکمیل فوق آبگریز (Super Water Repellent)، ضد بید (Moth Proofing)
6. نانو ذرات اکسید قلع ایندیم (Indium-Tin Oxide): محافظت در برابر اشعه مادونقرمز (IR Protective Clothing)
7. نانوذرات سرامیکی (Ceramic Nanoparticles): مقاومت در برابر سایش (Abrasion Resistance)
8. نانو ذرات کربن سیاه (Carbon Black Nanoparticles): مقاومت در برابر سایش و مواد شیمیایی و انتقال رسانایی الکتریکی
9. نانو ذرات رس (Clay Nanoparticles): مقاومت بالای الکتریکی، حرارتی و شیمیایی، ضد بید
10. نانوسلولز- ویسکرها (Cellulose Nano-whiskers): مقاومت در برابر چروک و لکه
توضیح:
در شیمی، "ویسکر" (whisker) به رشتههای بسیار نازک و بلند از یک ماده (اغلب فلز) گفته میشود که از سطح اصلی آن رشد میکنند.
4-1-.تکمیل محافظتی در برابر اشعه فرابنفش (UV Protective Finish)

نور فرابنفش (Ultraviolet – UV) خورشید از طریق لایه اوزون جذب میشود. نازک شدن لایه اوزون در جو بالایی باعث گردیده که پوست بیشتر در معرض اشعه UV قرار گیرد و در نتیجه خطر ابتلا به سرطان پوست افزایش یابد. از این رو، تکمیلهای محافظتی UV در منسوجات بهطور چشمگیری اهمیت یافته اند. هدف اصلی این تکمیلها، حفاظت پوست در برابر اشعه خورشید است، زیرا منسوجات معمولی توانایی محافظت کافی را ندارند.
اشعه UV بر حسب طول موج به سه ناحیه دسته بندی می شود:
• UV-A با طول موج 320 - 400 nm ، حدود ۹۵٪ اشعه UV را تشکیل می دهدکه به زمین میرسد. این اشعه قادر به نفوذ به لایه درم پوست است و عامل اصلی پیری پوست، چروک و سرطان پوست محسوب میشود. این اشعه از شیشه هم عبور می کند.
• UV-B باطول موج 290 - 320 nm ، بخش زیادی از آن در لایه اوزون جذب میشود و فقط قادر به نفوذ به اپیدرم (لایه سطحی پوست) است و باعث سوختگی لایههای سطحی پوست میشود.
• UV-C با طول موج 100 - 290 nm ، کوتاهترین طولموج را در میان سه نوع اشعه فرابنفش دارد. هرچه طولموج کوتاهتر باشد، قدرت و آسیبزایی اشعهی فرابنفش بیشتر است. با این حال، خوشبختانه اشعهی UV-C قادر به نفوذ در جو زمین نیست.
یکی از روشهای محافظت از پوست در برابر این اشعه، کوتینگ سطح پارچه با نانوذرات مواد معدنی (inorganic) است. از جمله اکسیدهایی مانند دی اکسید تیتانیوم (TiO₂)، اکسید روی (ZnO)، دی اکسید سیلیسیم (SiO₂) و آلومینا (Al₂O₃) را به این منظور می توان بکار برد. از میان اکسیدهای مذکور، TiO₂ و ZnO بیشترین استفاده را دارند، زیرا نسبت به مواد متداول اشعه UV را بهتر جذب و پراکنده (scatter) نموده و از نفوذ اشعه UV جلوگیری می کنند.
از آنجاییکه نانوذرات نسبت به مواد معمولی مساحت سطحی بزرگتری دارند، درنتیجه اثربخشی بیشتری در جلوگیری از عبور اشعه UV دارند.
4-2-.تکمیل ضد الکتریسیته ساکن (Anti-Static Finish):
در الیاف مصنوعی مانند پلیاستر و پلیآمید میزان رطوبت (moisture content) کم است، در نتیجه بار الکتریسته ساکن (Static Charge) در آنها جمع می شود. در مقابل، در الیاف سلولزی میزان رطوبت بالاست و تجمع بار ساکن رخ نمیدهد.
الیاف مصنوعی از جنبه ویژگی ضدالکتریسیته ساکن بودن ضعیف هستند. برای رفع این مشکل، از نانو ذرات رسانای الکتریکی می توان استفاده نمود که بار الکتریکی جمع شده بر روی پارچه را خنثی میکنند. بطور مثال می توان به TiO₂، ZnO و نانو آنتیموان دوپ شده با اکسید قلع (ATO) (nano antimony-doped tin oxide) اشاره نمود که اثرات ضد الکتریسیته ساکن را به پارچه می دهند زیرا مواد رسانای الکتریکی هستند. لذا بهطور مؤثر بار ساکن تجمعیافته روی پارچه را تخلیه میکنند و بدین ترتیب از ایجاد الکتریسیته ساکن جلوگیری مینمایند.
5.تکمیل های بازدارنده شعله (Flame Retardant Finishes):

وقتی یک پارچه در معرض شعله یا منبع حرارتی قرار میگیرد و آتش نمیگیرد، یعنی پارچه مقاومت در برابر اشتعال است. به مادهای شیمیایی که روی پارچه اعمال میشود تا خاصیت مقاومت در برابر آتش را در آن ایجاد کند، ماده ضدحریق یا بازدارنده شعله گفته میشود. این تکمیلها ایمنی پارچهها را افزایش میدهند و در صنایع مختلف مانند لباس کار صنعتی و آتش نشانان، منسوجات خانگی و منسوجات ایمنی کاربرد دارند.
♦ منابع مرتبط :
https://textilelearner.net►
https://ig7.ir►
♦ لینک اشتراک گذاری :
B2n.ir/nassajyar1857►
♦ مطالب پیشنهادی :
- ثبت نام تور نمایشگاه نساجی سنگاپور ITMA ASIA CITME 2025
- راهنمای جامع نمایشگاه نساجی ایتما آسیا سنگاپور2025
.
.
لطفاً ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
![]() | ![]() | ![]() | ![]() | ![]() |
تبلیغات
تبلیغات

























-مناسب-تقاضاهای-مختلف-1671429256.jpg)












