مدیریت پیچیدگیهای زنجیره تأمین در صنعت مُد و پوشاک
مدیریت پیچیدگی های زنجیره تأمین در صنعت مُد و پوشاک
1.مقدمه
یکی از قدیمی ترین صنایع تولیدی در جهان، صنعت نساجی و تولید پوشاک است. این صنعت در قرن 12به صورت صنعتی رونق گرفت و در تجارت بین المللی مواد خام مانند کتان و کالاهای ساخته شده نیز رشد چشمگیری پیدا کرد. بطور همزمان، نقش طراحی نیز به طور فزایندهای پر رنگتر شد و کشورهایی مانند فرانسه و ایتالیا در طراحی پوشاک نام آور شدند. تولید انبوه سرعت پیدا کرد و کارخانه های تولید پوشاک در سراسر جهان و بخصوص در مناطق با نیروی انسانی ارزان، گسترش یافتند. امروزه صنعت نساجی، صنعتی جهانی است و فعالیتهایی مانند طراحی، برش، دوخت، توزیع و فروش را در بر میگیرد. در این صنعت، قیمت تنها یکی از عوامل تاثیرگذار است و عوامل دیگری همچون تنوع، سرعت، برند و کیفیت نیز اهمیت زیادی دارند. این موارد و همچنین غیرقابل پیشبینی بودن تقاضای بازار، نیاز صنعت به استراتژیهای نوین و موثر مدیریت زنجیره تامین را تبیین میکند.
2.روش تحقیق
روش به نوعی پژوهش کیفی است و از منابع ثانویه به عنوان مثال کتاب و مقالاتی که در مورد زنجیره تامین و موضوعات صنعت نساجی و پوشاک نوشته شده بود، استفاده شد. با توجه به کمبود منابعی که در مورد زنجیره تامین به ویژه در صنعت پوشاک وجود داشت، عمده این پژوهش براساس چند مقاله لاتین و پایان نامه کارشناسی است که ترجمه برخی قسمتهای آن با ذکر منبع به صورت گزیده آورده شده است با این امید که با رفع سوءبرداشتهایی که از برخی مفاهیم در مدیریت زنجیره تامین صنعت پوشاک وجود دارد، بهبود بیشتری حاصل شود.
3.ماهیت بازار مُد و پوشاک
صنعت مُد و پوشاک دو جریان اصلی دارد؛ یکی طراحی به صورت «دوخت سفارشی» است که در آن هر لباس برای شخص مشتری و از بهترین پارچه ها دوخته میشود. جریان دیگر، محصولات «آماده برای پوشیدن» است که به سه دسته تقسیم میشود.
* محصولات اعلا : این محصولات تنها به دلیل تولید گسترده از محصولات جریان اول ارزانتر هستند.
*محصولات متداول: این دسته از جریانات نمایشهای مُد و پوشاک پیروی میکند اما به دلیل کیفیت پایینتر مواد، هزینه های کمتر تولید و خدمت کمتر به مشتریان، قیمت پایین تری دارد.
*محصولات سوپرمارکتی: این محصولات به مشتریان کم درآمد که معمولا به مُد توجهی ندارند، فروخته میشوند.
مد سریع به دسته محصولات متداول ارتباط دارد. هاینس و بروس مُد سریع را اینگونه تعریف میکند: «ساختاری که گرایش خرده فروشی برای ارضای موثر و کارای نیازهای مشتری را توضیح میدهد. کارایی درراستای کاهش زمان. موثر بودن به این معنی که کالای مورد تقاضا برای ارضای تقاضا در فروشگاه موجود باشد». بدان معنا که برندهای مُد سریع در تلاش هستند به سرعت به تغییر تقاضای مشتری پاسخ مناسب دهند و محصولات مورد نظر را در کوتاهترین زمان ممکن بدست مصرف کننده برسانند. موضوع رقابت در کاهش زمان به کم کردن مدت انتظار برای تحویل در طول زنجیره تامین مربوط است. زمان سررسید تجمعی 3 سه بُعد دارد: 1) زمان بازاریابی ، 2) زمان خدمت دهی ، 3) زمان واکنش هر سه باید تا حد ممکن کاهش یابند.
دو منبع اصلی مزیتهای رقابتی، هزینه و تمایز است. اما در حوزه مُد سریع، تمایز داشتن نیاز است نه مزیت رقابتی، زیرا مقدمه دستیابی به مزایای رقابتی در هزینه و سایر تمایزهاست. همسان سازی مُد به دلیل محدودیت گرایشها، منبع الهام مشترک و دشواری طراحی مختلف پدیدار شد. بدین ترتیب محصولات مدت کوتاهی پس از معرفی، کپی برداری شده و حتی ممکن است از محصول اصلی نیز بهتر به فروش برسند. از این رو، برندهای بزرگ در طراحی محصولات روش خاصی بکار میبرند.
شرایط قمارگونه محیطی مُد سریع، شرکتها را به جستجوی راههای جدید جهت ایجاد ارزش برای مشتری واداشته است. برنامه ها و استراتژیهای بازاریابی آنها به مدیریت زنجیره تامین مربوط میشود. تصمیمات زنجیره تامین باید تصمیمات آمیخته محصول (4Ps ) را پشتیبانی کند که شامل محصول، قیمت، مکان و کانالهای توزیع و تبلیغ است. برای فائق آمدن به تمام مشکلات و موفقیت آمیز بودن راهکارها و استراتژیهای بازاریابی و فروش باید جریان اطلاعات و مواد و بطور کلی زنجیره تامین به خوبی مدیریت شود.از این رو، در ادامه به معرفی راهکارها و ابزارهای مدیریت زنجیره تامین پرداخته میشود.
4.مدیریت زنجیره تامین
1. زنجیره تامین ناب
مدیریت زنجیره تامین ناب ، بر پایه بهینه سازی هزینه ها با دریافت ارزش مشتری و حذف کلیه فعالیتهای فاقد ارزش افزوده در طول زنجیره تولید است. مدیریت ناب، هفت نوع اتلاف را معرفی میکند: تولید بیش از حد ، زمان در دست ماندن ،حمل ونقل، فرایند تولید ،موجودی در دست ،جابجایی ،تولید محصول معیوب. تفکر مدیریت ناب به خلق تکنیکهای مانند سیستم تولید به موقع ( JIT) انجامید. هدف این سیستم حذف موجودی مواد در جریان ساخت است، بدین صورت که هر گاه مرحله بعدی نیاز به ورودی داشته باشد، تولید انجام میشود.
2. زنجیره تامین چابک
هدف زنجیره تامین چابک ،بهینه سازی خدمت است. زنجیره تامین چابک بازار محور است؛ یعنی به غالب آمدن بر تقاضای مشتری، پویایی و تغییرات آن به شدت حساس و پاسخگوست. چابکی، توانایی ساماندهی قسمتهای مختلف زنجیره تامین در هر لحظه برای برآورده ساختن جدیدترین ترجیحات و تقاضای مشتری است.
بطور خلاصه میتوان گفت تاکید فلسفه چابک بجای پیش بینی بر تقاضای واقعی است. یکپارچه سازی تصمیمها و فعالیتها در راستای عمودی بین شرکا و در داخل سازمانها بر پایه تسهیم اطلاعات، سنگ بنای اصلی زنجیره های تامین چابک است. زنجیره تامین چابک نیز ابزارها و روشهای مخصوص خود را دارد. پاسخ کارا به مشتری برای صنعت خواربار فروشی و پاسخ سریع برای صنعت پوشاک طراحی شدهاند. در ادامه به تفصیل در مورد پاسخ سریع توضیح داده خواهد شد.
3. کدام رویه برای صنعت مُد و پوشاک بهتر است؟ چابک یا ناب؟
برای تشخیص رویه مناسب، لازم است تا با نیازمندیهای شرکت برای ورود به رقابت در بازار و ویژگی پیروز در شرایط حاکم بر بازار آشنا شویم.
چابکی زنجیره تامین، هدف غایی شرکتهای صنعت مد و لباس شناخته میشود. کریستوفر ( 2011) چابک یا ناب بودن زنجیره تامین را بر مبنای حجم تولید محصولات شرکت بررسی کرد و به این نتیجه رسید که اگر تغییرپذیری محصولات بالا و حجم تولیدشان پایین باشد، مانند محصولات فصلی با عمر بسیار کوتاه، چابکی مناسبتر است. ناب بودن در حالتی مناسب است که تغییرپذیری پایین و حجم تولید بالا باشد، مانند مجموعه هایی که تقاضایشان پیش بینی پذیرتر است و مشتریان پیچیدگی کمتری دارند. مُد سریع این مسئله را با زنجیره تامین ترکیبی تبیین میکند که در ادامه به تفصیل به آن پرداخته میشود.
مسئله دیگر، «استراتژی به تعویق انداختن» 2است، به این معنی که تولید محصول را تا زمانی که تقاضای دقیق بازار مشخص شود، عقب انداخت که منجر به کاهش ریسک و هزینههای نگهداری موجودی میشود.این مفهوم به نقطه نفوذ تقاضا مرتبط میشود. نقطه نفوذ تقاضا بیانگر موجودی استراتژیکی است که میان قسمتهای بالادستی و پاییندستی زنجیره تامین نگهداری میشود. مکان بهینه برای این نقطه، دقیقا محل برخورد زمان تولید و فعالیتهای لجستیکی تامین منابع بر مبنای تقاضا و زمان تقاضا پیشبینی تقاضا است.
5.استراتژیهای زنجیره تامین
1. پاسخ سریع (QR)
ریشه استراتژی پاسخ سریع به زمانی بازمیگردد که صنعت پوشاک آمریکا در دهه 1980 به دلیل واردات محصولات ارزان قیمت خارجی متحمل زیان شده بود. این راهکار برمبنای نزدیکسازی روابط تولیدکنندگان محلی و خردهفروشان با استفاده از فناوریهای جدید است. هدف، کاهش زمان سررسید و موجودیها به همراه بهبود پیشبینی و انعطافپذیری است.
سرمایه گذاری اولیه جهت پیادهسازی استراتژی پاسخ سریع (RQ ) به دلیل وابستگی و استفاده از فناوریهای گرانقیمت، نسبتا بالاست، اما این هزینه در مدت کمی با صرفهجوییهای حاصله، بازخواهد گشت. معمولا پاسخ سریع به درک بهتر خواستههای مشتری در مورد طراحی، مدت زمان تحویل و هزینهای که حاضر به پرداخت است، میانجامد. پاسخ سریع تلاش میکند که جریان اطلاعات را در زنجیره تامین بهبود بخشد و همکاری میان اجزای زنجیره را تسهیل کند.
-ارزش اطلاعات
یوجسان معتقد است: «اطلاعات مانند چسبی عمل میکند که اجزای زنجیره تامین را در کنار هم نگاه میدارد».در ساده ترین حالت، اگر طراحان اخبار دنیای مد و آخرین گرایشهای فرهنگی را دنبال کنند، میتوانند پیشبینی کنند که مشتریان احتمالا خواهان چه محصولاتی هستند، اگر خردهفروشان خرید مشتریان را بررسی کنند، میتوانند بفهمند که برای کدام محصولات باید ذخیره و موجودی داشته باشند و اگر آن اطلاعات را به تولیدکنندگان انتقال دهند، آنها نیز میتوانند در دسترس بودن محصولشان را با برنامهریزی تامین، تولید و زمانبندیهای بهبود دهند.
اساسی ترین اصل برای پاسخگویی به مشتری، قابل رویت بودن ابتدا تا انتهای زنجیره تامین است. یک قاعده وجود دارد که بیان میکند داشتن موجودی مانع شنیدن صدای بازار توسط اجزای زنجیره تامین میشود و انعطافپذیری را کاهش میدهد. پاسخ سریع، در واقع اطلاعات را با موجودی جایگزین میکند. مسلما جمع آوری اطلاعات به تنهایی کافی نیست. اطلاعات باید تحلیل و به اشتراک گذاشته شود. برای تمام این فعالیتها، فناوری اطلاعات و ارتباطات ( ICT) نقشی غیرقابل انکار و جایگزینی دارد.
-ارزش رابطه ها
رابطه برای به اشتراکگذاری اطلاعات میان دو جزء زنجیره و بر پایه اعتماد شکل میگیرد.جونز و رابینسون (2012 )رابطه را بر اساس تعهدات درجهبندی میکنند، از رابطه معمولی خریدار/تامین کننده (که فقط تجاری است، بدون هیچ چیز اضافه ای) گرفته تا رابطه همبستگی (که بلندمدت است و ضمانتهایی که تامین کننده میدهد با شرایط قرارداد محدود میشود) و شراکت (که کاملا هماهنگ است.) شرکتها معمولا مجموعه ای از تامین کنندگان را اداره میکنند، بعضی از آنان فقط برای تراکنش های اضطراری در شرایط کمبود موجودی و بعضی به عنوان «تامین کننده کلیدی» مشخص میشوند که با سازمان رابطه بلندمدت و اهداف مشترک و سیاستهای تنظیمشده دارند. شرکتها میتوانند یکپارچه سازی عمودی رو به بالا و پایین انجام دهند، برای مثال زارا، طراحی، تولید، انبارداری و توزیع را خودش کنترل میکند. در واقع زارا، نظارت بر بخشهای تولید را دارد و شرکت مادر آن، یعنی ایندیتکس بخشهای تامین را کنترل و مدیریت میکند. این یکپارچه سازی مطمئنا فرآیند کنترل و نظارت بر فرآیندهای تامین، تولید و توزیع را تسهیل میکند، اما هزینه زیادی به منظور تصمیم گیری متمرکز بر بنگاههای بسیار بزرگ تحمیل میشود، به همین دلیل کارخانه های بزرگ بسیاری از مسئولیتهایشان را به کارخانههای کوچکتر میسپارند. به عنوان مثال زارا دوختن را برونسپاری میکند، درحالیکه در کارخانههای خودش مسئولیت کارهایی مانند اتو و بستهبندی و برچسبگذاری و بازرسی محصول نهایی را بعهده دارد. شرکتها باید مجموعه تامینکنندگان و مشتریانشان و روابطشان با آنها را به گونهای مدیریت کنند تا به سطح ایدهآل انعطافپذیری برسند.
2.مُد سریع (FF)
مُد سریع نوعی کسبوکار توسعهیافته بر پایه QR است. شباهتهای این دو سرعت تولید بالا، وابستگی به اطلاعات، یکپارچگی زنجیره تامین و کاربرد فراوان ICT است. البته، چندین تفاوت اساسی وجود دارد که دو نظریه فست فشن و پاسخ سریع را از هم متمایز میکند. ایدئولوژی بازاریابی-محور مد سریع، مصرف کنندگان را به خرید منظم و سرعت در تصمیمات مربوط به خرید ترغیب میکند. این مهم با ایجاد تنوع بیشتر در محصولات نسبت به فروشندگان معمولی در صنعت پوشاک و سفارشهای از پیش تعیین شده برای سازمان تولیدکننده یعنی با اتمام فروش این مقدار دیگر تولیدکننده با همان محصول فروشگاه را پر نمیکند و محصول تغییر مییابد. از بازخورد فروشگاهها جهت شناسایی تمایل مشتریان و در نتیجه معرفی محصول جدید استفاده میشود. بدیهی است که گردش کالا درFF بسیار سریعتر از QRاست. نگهداری موجودی در FF راه حل مناسبی نیست زیرا دوره عمر محصولات بسیار کوتاه و ریسک از مُد افتادن آن بالاست. بنابراین نقاط میانی که سبب کُندی جریان محصولات تولیدی میشوند باید تا حد ممکن حذف شوند. به همین دلیل بسیاری از کارخانه ها مراحل میانی سیستم توزیع را از میان برمیدارند .
پاسخ سریع (QR ) برای مقابله با فشار صنایع خارجی طراحی شده بود، درحالیکه FF جنبه سیاسی ندارد. بر عکس FF با استفاده از تامین کنندگان، تولیدکنندگان و خرده فروشان و بازار تقاضای سراسر جهان از فواید جهانی شدن کمال بهره را میبرد. فَست فَشن محصولات روتین را در کشورهای کم هزینه تر تولید میکند و مراکز توزیع و فروش را در چندین کشور دایر میسازد تا از بازار آنها نیز برای کسب درآمد بهره ببرد. در مقابل، تولید محصولات حساس به مد، معمولا نزدیک بازار هدف انجام میشود زیرا باید سریعا به تقاضای آنها و به جدیدترین گرایشهای بازار پاسخ مقتضی داده شود. با توجه به دوره عمر کوتاه محصولات مد، انتقال آنها از راههای زمینی و دریایی مقدور نیست و انتقال هوایی نیز بسیار گرانقیمت است .
مشخص است که FF لزوما به دنبال پایین نگهداشتن هزینه ها نیست و حتی گاهی عمدا در پی راه حلهای گرانتر است. هدف اصلی طراحی زنجیره تامین برای برخی مارکهای تجاری، یافتن راه حل میانه ای بین هزینه و خدمت است و نقطه بهینه با توجه به استراتژی شرکت تعیین میشود.
6.فناوری اطلاعات و ارتباطات
توسعه سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات، علاوه بر فعالیتهای اتوماتیک شده در سایتهای تولیدی و مراکز توزیع، فناوریهای نوین راهکارهایی برای کسب و کارهای جدید بر پایه کنترل تراکنشها و تبادل اطلاعات به صورت کاملا اتوماتیک ارائه کردهاند. پژوهشگران معتقدند، فناوری اطلاعات و ارتباطات در جمع آوری اطلاعات، دسترسی به داده ها و تحلیل آن و تعاملات میان شرکا در زنجیره تامین، نقشی غیرقابل جایگزین دارد.
- برنامه ریزی یكپارچه منابع تولید (ERP)
برنامه ریزی یکپارچه منابع تولید مجموعه ای از ماژولهاست که قابل رؤیت بودن تمام زنجیره تامین را از مرحله طراحی گرفته تا فروشگاه ممکن میسازد. ERP به مثابه ستون فقرات سیستم اطلاعاتی زنجیره تامین است که بخشهای عملیاتی مختلف را به هم متصل میکند. هسته آن پایگاه داده مرکزی است که اطلاعات در آن ذخیره میشود و برای پردازش توسط برنامه های کاربردی مختلف استخراج میشود . یک سیستم ERP معمولا شامل ماژولهای برنامه ریزی تولید، تدارکات، موجودی، بازاریابی و فروش، حسابداری و منابع انسانی است. شرکتهای طراح سیستمهای ،ERP ویژه هر صنعت نوع بخصوصی طراحی میکنند.
-سیستمهای CAD/CAM و مدیریت دوره عمر محصول
طراحی به کمک کامپیوتر ( CAD) و تولید به کمک کامپیوتر ( CAM) به نرم افزارهایی گفته میشود که فرایند تبدیل ایده های طراحان به محصول نهایی را تسهیل میکنند. هنگامی که رسم اولیه به پایان میرسد، طراحان میتوانند رنگها و مواد را هر طور که میخواهند تغییر دهند و حتی میتوانند یک نمونه سه بعدی ( 3D) مجازی بسازند و آن را به تن مانکن مجازی بپوشانند و با تغییر دادن ابعاد لباس و یا مانکن، نمود ظاهری لباس را بسنجند. به علاوه، کاربران میتوانند الگوهایی را برای قسمتهای مختلف محصول ذخیره کنند تا در محصولات دیگر نیز بتوانند از آن استفاده کنند. این ویژگی بطور قابل ملاحظه ای سرعت مرحله طراحی را افزایش میدهد. در نهایت، برنامه طرحها را تجزیه میکند تا الگوهای تولیدی برای اجزای لباس، به منظور راه اندازی سیستمهای CAM برای تولید انبوه به دست بیاید. سیستم CAM با کنترل ماشینهای تولید، فرایند تولید را اتوماتیک میکند و کارهای تکراری نیروی انسانی مثل بریدن، دوختن و رنگ زنی را به صورت اتوماتیک انجام میدهد.
-سیستمهای پایانه فروش (POS)
سیستمهای پایانه فروش مدیریت موجودی و تراکنشها را میان مشتریان و فروشندگان هم راستا و هماهنگ میکند. این سیستمها علاوه بر تسریع فرایند وارسی، اطلاعاتی درباره اینکه کدام خرده فروشها چه مقدار موجودی دارند، یا آیا به سفارش دهی نیاز دارند و یا این که چه محصولی فروش خوبی دارد را نیز تهیه میکنند. سیستمهای پایانه فروش معمولا دربرگیرنده سخت افزارهایی مانند کامپیوترها، صفحه های لمسی، اسکنر بارکدها و RFID ها، کارتخوانها، دستگاههای دریافت پول و چاپگر رسید هستند. یک سیستم پایانه فروش شامل نرم افزارهای طراحی شده برای منظورهای خاص نیز میشود که اطلاعات ذخیره و تحلیل کنند، مثلا برای تحلیل ویژگیهای وفاداری مشتری مثل کارتهای هدیه، کوپنها و امتیازهای ویژه برای مشتریان.
- شناسایی بر پایه امواج رادیویی (EPC/RFID)
شناسایی بر پایه امواج رادیویی یک روش شناسایی و ردیابی کالا در طول زنجیره تامین است. کد الکترونیکی محصول یک برنامه کاربردی است که کارایی RFID را با تخصیص اطلاعات ویژه به هر آیتم بیشینه میکند. بر خلاف بارکدهای متداول، استفاده از EPC تخصیص اطلاعات یکتا به هر آیتم را امکانپذیر میسازد، نه تنها اطلاعاتی در مورد مدل لباس، بلکه اطلاعاتی مخصوص هر لباس از هر مدل، که این موضوع تاثیر بسزایی در تسهیل فرایند کنترل و مدیریت موجودیها دارد.چیپ های فعال یک باتری همراه خود دارند که باعث میشود خودشان اطلاعات را از خود ساتع کنند اما چیپ های غیرفعال نیاز دارند که توسط اسکنرها، اطلاعاتشان خوانده شود. تفاوت بارکدها و RFIDها در این است که اسکنر بارکد باید دقیقا روی بارکد تنظیم شود اما اسکنر RFID میتواند از فاصله دور و پشت مانع نیز اطلاعات را بخواند. ممکن است یک برچسب RFID را بر روی پارچه قبل از تولید بچسبانند و در تمام طول مراحل تولید و توزیع و فروش نیز با آن برچسب محصول را ردیابی و کنترل کنند. RFID ها فرایند وارسی را نسبت به بارکدها که پیش از این از آنها استفاده میشد، بسیار سریعتر کردند.
- تجارت الكترونیک ()E-Commerce
امروزه مردم به دلیل مشغله های کاری، خانوادگی و مسائل دیگر، وقت زیادی برای رفتن به خرید با فراغت بال ندارند. از این رو بسیاری از خرده فروشها مجبورند که سفارشهایشان را اینترنتی ثبت و خرید کنند. برخی فروشگاهها بعضی کالاها را فقط مخصوص فروش اینترنتی دارند تا از فضای فروشگاه حداکثر استفاده را ببرند.
7.پیشبینی تقاضا و اهمیت آن
پیش بینی تقاضا نقش مهمی در مدیریت عملیات ایفا میکند و به عنوان یک ورودی برای فعالیتهای برنامه ریزی عمل میکند. در صنعت مد و لباس، محصولات معمولا مدت تحویل (لید تایم) طولانی، فصل فروش کوتاه مدت و تقاضای تقریبا غیرقابل پیشبینی دارند. تمام این مشخصات، مسئله پیشبینی تقاضا برای این صنعت را به چالش میکشند. کارخانه های این صنعت تلاشهای بسیاری برای پیشبینی تقاضا انجام دادهاند، که به توسعه روشهای پیشبینی مخصوص این صنعت انجامیده است. باید بپذیریم که بازارهای مد و لباس، سیستمهای پیچیده و بازی هستند که بسیار زیاد با سطح بالای آشوب مواجه میشوند. در چنین حالتی تلاشهای مدیریتی بیشتر متمرکز بر روی پیشنهاد استراتژیها و ساختارهایی میشوند که طراحی، تولید و توزیع محصولات را بر پایه تقاضای بلادرنگ میسر میکنند. این یکی از مهمترین عوامل موفقیت برندهایی نظیر H&M و زارا است که کمترین مدت زمان تحویل به بازار را دارند.
-توسعه در صنعت مُد و پوشاک جهانی
صنعت مد و لباس در 11سال اخیر به دلیل فشار عوامل مختلف مانند نیاز به کاهش هزینه ها، جهانی سازی، افزایش نیاز مشتریان، تکنولوژی و ... در حال گذار است. با توجه این موارد، صنعت مد و لباس برای ارتقاء انعطاف پذیری و پاسخگویی، به موارد زیر گرایش داشته است:
* یكپارچه سازی عمودی و برونسپاری: بعضی کارخانه ها تمام زنجیره را در اختیار گرفته و با حذف واسطه ها، از نزدیک با نیاز و خواسته مشتریان روبرو میشوند. برخی دیگر نیز تمام مراحل تولید را برونسپاری کرده و فقط در پی مدیریت فروش هستند. یکپارچه سازی و همکاری سبب سرعت یافتن توسعه محصول، تولید و توزیع آن شده است.
*زنجیره تامین چابک: یک سازمان چابک و زنجیره تامین چابک بسیار بهتر از سازمان متداول و زنجیره تامین پیش بینی محور در صنعت مد و لباس کارایی دارد.
* پاسخ سریع: برای کاهش سطح موجودیها، خرده فروشیها معیارهای مختلفی مانند سیاست پاسخ سریع را اتخاذ میشود. پاسخگویی، توانایی اجرای ترجیحات مشتری در فرآیند زنجیره تامین است .
مورد آخر از موارد فوق، راهکار مناسبی برای مقابله اثرات منفی عدم قطعیت است. سیستم پاسخ سریع میتواند تولیدکننده را در جهت تنظیم تولید در سبکها، رنگها و سایزهای مختلف و پاسخگویی به نیازهای خردهفروشی در طول فصل فروش کمک کند. پاسخگویی میتواند جایگزین موثری برای پیش بینی تقاضا و موجودی به منظور مقابله با عدم قطعیت باشد.
-آنالیز محصول
محققین بسیاری بر روی این خصوصیات از محصولات مد و لباس، توافق دارند:
* دوره عمر و فروش کوتاه: محصولات مُد برای دوره کوتاهی طراحی میشوند. از این رو، دوره فروش کوتاهی نیز خواهند داشت. بر اثر رقابت شدید موجود در بازار، این دورهها کوتاهتر نیز شده است. بسیاری از شرکتها تعداد فصلهای فروش را افزایش دادهاند و با اتمام هر فصل فروش، تمام محصولات فروشگاهها جدید میشوند. برای مثال زارا، هر سال را به 11فصل تقسیم میکند.
* مدت زمان طولانی تحویل برای بازپرسازی: به دلیل تولید در کشورهای مختلف به خصوص جنوب و جنوب شرق آسیا و فروش در نقاط مختلف جهان، مدت زمان تحویل محصولات بالاست.
همچنین تقاضا نیز شرایط خاصی دارد، تقاضا ویژگیهای متفاوتی همچون خرید بسیار ضربتی، نوسانات زیاد، قابلیت پیشبینی کم، تنوع گسترده محصولات، تغییرات و گوناگونی بسیار در تقاضا و تعداد بالای واحدهای انبارش کالا دارد. مسلما دسته بندی انواع رویه تقاضا، انتخاب روش پیش بینی را تسهیل میکند. از این رو، علاوه بر خصوصیات عمومی محصولات و تقاضا در این صنعت، محققانی همچون روستتی و ورگسی بر حسب معیارهای همواری ،متناوب بودن ،انباشته بودن ،نامنظم بودن ،کند بودن آن را دسته بندی کردند.
اکثر محققین روی خصوصیات محصولات و زنجیره تامین در صنعت مد و لباس اتفاق نظر دارند، اما یک روند به خصوص برای تقاضا را قبول ندارند. فقط بارتیزاگی روند تقاضا را شبیه به تقاضا انباشته شده معرفی میکند که با قله های ناگهانی مواجه است.
-تحلیل رویه های پیش بینی
پیش بینی تقاضا از بزرگترین چالشهای خرده فروشان، عمده فروشان و تولیدکنندگان هر صنعتی است. سؤال اینجاست که کدام روشهای پیش بینی برای صنعت مُد مؤثر و قابل قبول هستند؟
روشهای سنتی پیش بینی، مثل هموارسازی نمایی برای تقاضاهای هموار و در حجم بالا، طراحی شده اند و برای تقاضای متناوب، نامنظم و انباشته شده کارایی ندارند. روشهای آماری پیش بینی نیز برای تقاضای نامنظم و انباشته شده صنعت مُد کارایی نخواهند داشت.
تعدادی از محققین با استفاده از سیستمهای خبره نظیر شبکه های عصبی مجازی، پیش بینی های مناسبی بدست آورده اند، اما ایراد اساسی این است که زمان آموزش مورد نیاز سیستم و داده های تاریخی لازم برای پیشبینی با توجه به پیچیدگی و تغییرات داده ها، بسیار طولانی است و با توجه به دوره کوتاه فروش محصولات مُد، ناکارآمد است. برای فائق آمدن به این مشکل میتوان واحد پیش بینی را از محصول به یک خصوصیت از محصول تغییر داد، برای مثال زارا دریافته است که رنگ مناسبترین عامل برای پیش بینی فروش محصولاتش است.
8.نتیجه گیری
پیچیدگیهای طبیعت بازار مُد و لباس، باعث شده است که پیش بینی تقاضا در این صنعت به سادگی بقیه صنایع نباشد، از این رو استراتژیهایی نظیر نابسازی و چابک سازی زنجیره تامین، پاسخ سریع و مُد سریع برای چیرگی بر این پیچیدگیها وارد محیط صنعت شده اند. تاکید این پژوهش، بر روشها و توانمندسازهای پیاده سازی مُد سریع است. مهمترین عامل رقابتی در صنعت مُد سریع، افزایش سرعت زنجیره تامین است، اما این یگانه عامل نیست. شرکتهای حاضر در این صنعت باید رقابت در زمینه زمان و سرعت را با کنترل و مدیریت هزینه ها و یا با راههای دیگر ایجاد تمایز جهت کسب سهم بیشتر بازار، ترکیب کنند. مثلا هر شرکتی نوع طراحی مخصوص بخود دارد، که بیانگر شخصیت آن برند است. شرکتها از استراتژیهای مختلفی به منظور افزایش سرعت پاسخگویی به تقاضا، بهره میگیرند که راهکارهای توسعه یافته بر مبنای فناوری اطلاعات تاثیر به سزایی بر چابکی زنجیره تامین گذاشته است، در متن گزارش به چندین راهکار مبتنی بر فناوری اطلاعات مانند ،ERP سیستمهای CAD/CAM و مدیریت دوره عمر محصول، EPC/RFID ،PoS وتجارت الکترونیک اشاره کردیم.
کلمات کلیدی: مد و پوشاک تولید پوشاک صنعت نساجی و پوشاک صنعت نساجی و صنعت پوشاک زنجیره تولید پوشاک صنعت مد و پوشاک تولید کنندگان پوشاک
فاطمه زرگران خوزانی*، محسن مظلومی**
* نویسنده مسئول، کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی دانشگاه علامه طباطبائی
** کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزکوه
فهرست مراجع و مآخذ :
[1] Hines, T. and Bruce. M., 2007. Fashion Marketing: Contemporary Issues. 2nd edition. Amsterdam; London:Butterworth-Heinemann.
[2] Cheng, T.C.E. and Choi T.M. eds., 2010. Innovative Quick Response Programs in Logistics and Supply Chain Management. Berlin; London: Springer
[3] Fernie, J. and Sparks, L. eds., 2009. Logistics and Retail Management: Emerging Issues and New Challengesin the Retail Supply Chain. 3rd edition. London; Philadelphia: Kogan Page.
[4] Kotler, P. and Armstrong, G., 2008. Principles of Marketing. 12th edition. Upper Saddle River, NJ: Pearson/Prentice Hall.
[5] Ohno, Taiichi, 1988. Toyota Production System: Beyond Large-Scale Production. Portland, OR: Productivity Press
[6] Mira Lashen. Supply Chain Management in Fast Fashion. Bachelor’s Thesis, Helsinki Metropolia University of Applied Sciences, 2012.
[7] Jung, Hosang et al. eds., 2007. Trends in Supply Chain Design and Management: Technologies and Methodologies. London: Springer. pp. 127-148.
[8] Bowersox, D.J. et al., 2010. Supply Chain Logistics Management. 3rd edition. New York: McGraw-Hill.
[9] Jones, P. and Robinson, P., 2012. Operations Management. Oxford: Oxford University Press .
[10] Maria Elena Nenni, Luca Giustiniano and Luca Pirolo. Demand Forecasting in the Fashion Industry: A Review. International Journal of Engineering Business Management, 2013, Vol. 5





























